به گزارش خبرگزاری حوزه، احسان آذرکمند در ابتدای ارائه خود با اشاره به تغییر مفهوم شهرت در جهان معاصر گفت: در شرایطی که رسانهها نقش اصلی در برساخت واقعیت ایفا میکنند، شهرت از معنای سنتی مبتنی بر فضیلت، دانایی و خدمت فاصله گرفته و در قالب سلبریتی مدرن، بر پایه دیدهشدن، لذت و مصرف بازتولید شده است؛ امری که چالشهای عمیقی برای نظام فرهنگی مبتنی بر ارزشهای دینی ایجاد کرده است.
وی افزود: این پژوهش با روش کیفی و انجام مصاحبههای عمیق با ۱۴ نفر از خبرگان حوزه رسانه، دین و جامعهشناسی انجام شده و تلاش کرده است فراتر از سطح پدیداری سلبریتی، به ماهیتشناسی، آسیبشناسی و ارائه الگوی جایگزین بپردازد.
آذرکمند با تشریح یافتههای فصل چهارم تحقیق بیان کرد: سلبریتی در ایران پدیدهای خنثی نیست، بلکه حامل نوعی ایدئولوژی لیبرال-سرمایهداری است که با زیستجهان دینی و اخلاقی جامعه ایرانی در تعارض بنیادین قرار دارد. اغلب پدیدهای وارداتی و بیریشه است که خلأ معنایی و هویتی مخاطبان را پر میکند.
وی مسئله «چهره» را میدان نزاع میان دو پارادایم شهرت مادی (سلبریتی) و پارادایم شهرت الهی (چهره تراز یا شاهد)دانست و توضیح داد: در الگوی دینی، چهره نه محور خودنمایی، بلکه آینه حق و الگوی بندگی است. شهرت هدف نیست، بلکه ابزاری برای هدایت و خدمت به جامعه محسوب میشود.
آذرکمند افزود: بر اساس یافتههای پژوهش، چهره دینی دارای مؤلفههایی همچون عفت در شهرت، تهذیب نفس، استقلال فکری و خانوادهمداری است و نقشهایی مانند هدایتگری، ایجاد همبستگی اجتماعی و الگوسازی اخلاقی بر عهده دارد.
وی شهید حاج قاسم سلیمانی را مصداق معاصر این الگو معرفی کرد. و با انتقاد از عملکرد رسانهها گفت: رسانهها به جای مدیریت شهرت، گاهی به ماشین تولید سلبریتی تبدیل شدهاند. این امر باعث انتقال مرجعیت اجتماعی از نخبگان واقعی به چهرههای رسانهای و ایجاد نوعی تورم شهرت شده است.
آذرکمند ضعف استراتژی، وابستگی رسانهها به سلبریتی برای جذب مخاطب و فقدان نظام پایش اخلاقی را از جمله آسیبهای جدی نظام چهرهسازی برشمرد. و تأکید کرد: راهحل مواجهه با پدیده سلبریتی، حذف یا تقابل قهری نیست، بلکه تغییر زمین بازی است.
وی در پایان از ارائه مدلی برای گذار از «سلبریتیسازی» به «پرورش چهرههای تراز» خبر داد؛ مدلی که بر شاخصهایی مانند تخصصگرایی، تعهد به منافع ملی، سلامت اخلاقی و عفت در فضای مجازی استوار است.
در بخش پایانی نشست، پیشنهادهایی در سه سطح سیاستگذاری، رسانهای و آموزشی مطرح شد؛ از جمله تدوین نظامنامه حرفهای شهرت، تغییر رویکرد رسانهها از شخصمحوری به محتوامحوری، چهرهسازی از نخبگان واقعی، ارتقای سواد رسانهای و گفتمانسازی پیرامون «عفت شهرت».
انتهای پیام










نظر شما